معنی کلمه دزد به انگلیسی همراه چند مثال مهم

1. The thief stole my wallet while I was distracted.


دزد کیف پولم را در حین غافلگیری دزدید.


2. The police caught the thief red-handed with the stolen goods.


پلیس دزد را با کالاهای دزدیده شده در دست گرفت.


3. The thief snuck into the house and stole valuable jewelry.جوان ایرانی (irjavan.com)


دزد به خانه نفوذ کرد و جواهرات گرانبها را دزدید.


4. The store installed security cameras to deter thieves.


فروشگاه دوربین‌های امنیتی نصب کرد تا دزدان را باز دارد.


5. The thief disguised himself as a delivery driver to gain access to the building.


دزد خود را به عنوان یک راننده تحویل تقلبی درآورد تا به ساختمان دسترسی پیدا کند.


6. The thief was arrested and charged with grand theft auto.


دزد دستگیر و به جرم سرقت خودروی بزرگ متهم شد.


7. The homeowner installed a security system to protect against potential thieves.


مالک خانه یک سیستم امنیتی نصب کرد تا در برابر دزدان محتمل محافظت کند.


8. The thief broke into the museum and stole a priceless painting.


دزد به موزه نفوذ کرد و یک نقاشی بی‌قیمت را دزدید.


9. The thief was caught on camera stealing from a convenience store.


دزد در حین دزدی از یک فروشگاه راحتی، در دوربین ضبط شد.


10. The thief was sentenced to several years in prison for his crimes.


دزد به چند سال زندان برای جرم‌هایش محکوم شد.


معنی کلمه دزد به انگلیسی همراه چند مثال مهم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد